رسانه نو

رسانه نو

تولید و انتشار اخبار ، گزارش
رسانه نو

رسانه نو

تولید و انتشار اخبار ، گزارش

فیلمنامه نوجوانان جنگلی مرا توهین به واقعیت قیام جنگل دانستند و حالا کتاب خاطرات نوجوان محافظ شخصی میرزا بازنشر می شود

چند سال پیش فیلمنامه ای دادم باموضوع حضور نوجوانان در قیام جنگل که تا حدودی بر اساس واقعیت بود، در شورای فیلمنامه صداوسیمای گیلان گفتند، توهین به شخصیت جنگلیهاست و آن را شدیدا رد کردند. و حالا کتابی تجدید چاپ شده که تمام حرفهای ما را تایید می کند. و من و تیمم دیگر مدتهاست سوژه های دیگر را کار می کنیم و.

خداوکیلی فرهنگ ما با این سرعت کجا می رود؟

منظورم این است که فیلمنامه که رد شد، دیگر رفت، بعدها کسی سراغ فیلمنامه نویس را نمی گیرد، و اگر همان فیلم هم ساخته شود، به نام اشخاص دیگر خواهد بود، و فیلمنامه نویس اگر توان اعتراض داشت که هیچ وگرنه در سکوت فیلم را خواهد دید و ...

به گزارش رسانه نو ، دکتر حجت بقایی پژوهشگر و فیلمنامه نویس در گفتگو با خبرنگار هنری ما گفت : قیام جنگل با توجه به تعدد کاراکترها و موضوعات و توجه عموم نسبت به آن سوژه ای فوق العاده جذاب برای سینمای ایران است،ولی اینکه چطور بیان شود تا مخاطب را جذب کند این به خلاقیت سینماگران ما بستگی دارد، مثلا یک موردی پیش آمد در مورد قیام جنگل ، خود من این موضوع را خیلی دوست دارم ، چون همانطور که اشاره کردم تنوع شخصیتی بسیار دارد و داستانش باز است و هر موردی را شما می توانید روی آن کار کنید ، بخشهای تاریک تاریخی زیاد دارد. پر است از اشخاص گمنام و می توان راحت سوژه سازی کرد و ایده های فوق العاده ای برای فیلمهای اکشن و یا قهرمان پرور نوشت.

و خوب هر فیلمسازی بر اساس مواردی سوژه ای می نویسد و خوب برخی خیلی خوب هم از آب در می آید.

دکتر بقایی با اشاره به انتقالش از تهران به رشت افزود : سال 1386 که تازه به گیلان آمده بودم فیلمنامه ای نوشته و به شورای فیلمنامه مرکز گیلان تحویل دادم.

به شدت فیلمنامه را رد کردند و گفتند به دو دلیل عمده یکی اینکه جنگل جای کودکان نیست و من قیام جنگل را بچه بازی فرض کرده ام.

و دیگری توهین به شخصیت جنگلیها کرده ام.

حالا موضوع فیلمنامه من چه بود .

بر اساس مطالعاتی که داشتم داستان سه پسر نوجوان بین 14 الی 18 سال را نوشته بودم که در اطراف جنگل زندگی می کردند و در مواقع لزوم به کمک جنگلیها می آمدند.

قصه بر اساس واقعیت بود ولی آن بندگان خدایی که موضوع را تعریف کردند نمی خواستند نامشان باشد و اصلا بی خیال رسانه ای شدن بودند و من هم به احترام ایشان فقط نوشتم بر اساس رویدادهای تاریخی .

خلاصه بعد از آن هم مدیرکل عوض شد و بعد گفتم شاید شورای فیلمنامه عوض شده حداقل نگاهی به طرح بیندازند . آمدم (( عشق در اسارت )) را نوشتم که این دیگه یک ماجرای واقعی بود ولی کمی آب و تاب داده و رمانتیک شده بود.

خلاصه این را هم رد کردند ، و گفتند توهین به مبارزان قیام جنگل و زیر سایه بردن شخصیت روسای جنگل ازجمله میرزاکوچک خان.

و من دیگر بی خیال شدم و رفتم که رفتم . . .

حالا بعد از حدود 17 سال از آن ماجرا خاطرات یک نوجوان برای بار چندم منتشر شده ، آن هم نوجوانی که محافظ شخصی میرزا بوده و تا آخرین لحظه های زندگی همراه میرزا و گائوک بوده. مطمئن باشید اگر اینجا می آوردند خاطرات را پاره کرده و به سطل زباله می سپردند.

خاطرات این نوجوان (امان الله زندش) در دیدگاهها نسبت به قیام جنگل صد در صد اثر گذار خواهد بود . ولی خوب واقعیاتی است که گفته می شود . کتاب را کامل نخوانده ام اما می دانم که این نوجوان بعد از قیام جنگل مدتی بیکار بوده و بعد به عنوان آژان استخدام شده و و در سال 1356 درگذشته است. خاطراتش سالها بعد توسط بستگانش منتشر شده است.