( پرندگان آزاردهنده ) منتشر شد.
چند وقتی کارگاهی داشتم با موضوع پرندگان آزاردهنده، البته برای تعداد محدود بود،
موضوعش را بعد به صورت چند مقاله منتشر خواهم کرد.
اما متنی کوتاه را نوشتم و در اختیار دوستان قرار دادم.
خلاصه متن
(پرندگان آزاردهنده)
- - -
عده ای منتظرند ،
طرحی بریزی و آنها استفاده کنند ،
آنها مانند پرندگانی همیشه همراهت هستند ،
لقمه که آماده شد ،
هجوم می آورند ،
هنوز نیاموخته ام ،
با این پرندگان چه کنم ،
- - -
متن کامل در شعر نو ، خلاصه این کارگاه در چند جمله ادبی تقدیم به شما
https://shereno.com/80473/72468/668810.html
#شعر_نو
#کارگاه_آموزشی
#پرندگان_آزار_دهنده
منبع: مجله اینترنتی کارگاه آموزشی
به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ داستانک : فرشته ای قولش را شکست( بدقولی یک فرشته ) ، با طعم شعر منتشر شد.
رسانه نو/ در این متن ادبی قصه صحبت فردی با یک فرشته نقل شده است.
در این مطلب متن داستانک را جهت استفاده مخاطبین منتشر می نماییم .
آمد صدای گامهای ماه خوبان
ماه خیر و رحمت
ماه قرآن
او سال پیش
در پیشگاه رب
به قولی کرد مشغولم
من به او گفتم
که دیگر نیستم آدم
که باشم زنده یا مرده
برایم فرق هرگز نیست
گفت این چند وقت را تو
با عشق بر سر کن
تو تا صیام بعد
نیستی در این عالم
من نیز با قولش
دل را قوی کردم
مشغول گشتم با
روزمرگیهایم
دزدان به دزدی و
احمق به تحمیقش
من هم تماشاچی
چون قول دادم من
لال و کر و کورم
این چند روز دنیا
میهمانم و می رم
روز آمد و شب رفت
یک هفته و یک ماه
ناگه شنیدم من
آمد بوی روزه
در زد ماه قرآن
سر زد به ما ماه
پر خیر رمضان
ای وای انگاری
بر من دروغی گفت
او یک فرشته بود و من
انسانی از خاکم
آخر چرا بر من
اینطور ظلمی کرد
گفتم نخواهم من
دنیا برای کیست؟
عشق جز خدا از کیست ؟
جان جز خدا با کیست ؟
من این نخواهم که
جانم فدای خاک
یا یک هوس گردد
این بازی دنیاست
من نیستم اینجا
مانند خیلی ها
من بازی اینجا
را نیک می دانم
اما نمی خواهم
آلوده اش گردم
ترجیح من این است
دیگر روم از جان
از این زمین با جان
ای وای من آلودم
آمد مه پاکی
من را خدا رحمی
چون شرمگینم من
شرم از گناهانم
این لطف را حدی است
من با ملک یک جا
عمریست همسایه
لیکن گناهانم
کم کرد از او سایه
من مانده ام در فکر
بار گناهانم
بر من چه خواهند کرد
بر من که رسوایم
ای کاش تا صبح
دیگر نباشم من
نه یک نفس یا نه
حتی اثر هم نیست
حتی نمی خواهم
اسمم به خط باشد
من از عدم هستم
خواهم که تا آخر
من در عدم باشم
ظالم به کار خود
دزدان به کار خود
دنیا که از اینهاست
یا رب مرا از چه
آوردی تو اینجا
دنیا پر زالو
دنیا پر از کفتار
من از عدم هستم
یا اشرف خلقم
اینجا دو مورد هست
من انتخاب کردم
یا انتخاب کردند
امشب شب آخر
باشد ، نباشد
نیست
بر من مهم اصلا
این است اصل من
او که مرا آورد
بر من سخن آموخت
بر من قلم داد و
قصه به یادم داد
او می تواند من
با سیئات خود
بر کوههای فخر
پرواز گرداند
با یک اشاره خلق
با من شوند همراه
یا نه شوند گمراه
پس نیک می گویم
ما چند دلقک
در این جهان نیک
یا نه عروس شب
یا مترسکها
و هرچه خواهی تو
این بازی ما نیست
ما داخل آنیم
گاه در اوج داستانیم
یا گوشه می مانیم
دیگر بس است قصه
گر تا سپیده من
ماندم به این عالم
شرمنده خوبانم
دست خودم باشه
یک دم نمی مانم
.....
۲۰/۱۲/۱۴۰۲
حجت بقایی
#شعر_فارسی
#داستانک
#قصه_رمضان
#داستان_فرشته
#ادبیات_فارسی
#سبک_شعر
#داستان_ایرانی
#قصه_فارسی
منبع: نشریه الکترونیکی یک کتاب
به مناسبت فرا رسیدن سالروز ۲۲ بهمن دکتر بقایی متنی را منتشر کرد با عنوان گفتگو با ثارالله .
رسانه نو/ دکتر بقایی در دلنوشته خود گفته است :
سلام ثارالله
بارها
برفرش نمناک خیال
به دوران نوجوانی ام
می روم
آنجا که
شبها صدای نوحه
می آید و صدای
نالهء مداح
و مرا
به راهی می برد
سرتاسر خزان
پر از خیمه های سوخته
شمشیرهای افتاده
نیزه های شکسته
علمهای بی علمدار
اسبهایی مرده
خاطراتی غریب
و گاه
نیزه های خون آلود
که نشان دارد از
سرهای به نیزه
می گریزم از رویا
از اسارتی غریب
و غریبی اسیر
در آن می بینم
شیرزنی آشنا
که می گوید از غریبی
در میان دوستان
و من
می روم
غروبها در هیئت
نوجوانی بودم
پای مجلس ثارالله
غرق غم
غرق ماتم
گریه های آنچنانی
ناله هایی که نمی دانی
ضجه های مادران شهید
صدای سازهای کهنه و جدید
همه در هم شده است
از رویاهایم می گریزم
می روم بر مزار شهدا
و می گویم
شما رفته اید
ای گلهای سرخ
ای سرخ جامگان عشق
شما رفته اید
حسین رفته است
عباس رفته است
اکبرها ، اصغرها
حبیبها رفته اند
گلها رفته اند و
گلهایی مانده اند
شما رفته اید و
ستاره ها بی بهانه چشمک می زنند
شاخه ها به
کوچکترین بهانه
می رقصند
شما رفته اید و
کسی نمی داند
خوشحال است
ابرها دیگر
باران زلال
نمی بارند
شما رفته اید و
اشک سنگها
خشکیده است
شما رفته اید و
همه گیجند و
فقط
محرمها
و رمضانها
مرمان مومنند
نمی دانم
شاید من هم
مثل همه
گیج شده ام
گیج گیج
حجت بقایی